اشتراک گذاری

مـی‌سوزد از فراق شما باغبان هنوز

در سوگ داغ بیست گل ارغوان هنوز

سنگین شده هست بغض و نفس‌ها بـه ‌ها

آتش زبانـه مـی‌زند از عشقتان هنوز

آوار درد ریخته بر ‌هایمان

از چشم شـهر مـی‌چکد اشک روان هنوز

مادر سؤال مـی‌کند از یوسفش … بگو …

دارد امـید دیدن سروی جوان هنوز

در لابه‌لای آن‌همـه آوار و زخم و درد

خاکستری بجاست از آن قهرمان هنوز؟

چشم‌انتظار آمدنت بود ک…

شاید نشسته کنجی از این بی‌کران هنوز

با لحظه‌لحظه سوختنت شعله مـی‌کشد

سرتاسر وجود وطن بی‌امان هنوز

این‌گونـه پر کشیدنت اصلاً عجیب نیست

دلداده‌ای بـه غربت یـاسی کمان هنوز

مـی‌خواستی مع زینب شوی …؟ شدی…

هستی مع حرم جان هنوز

داری دفاع مـی‌کنی از مردمان شـهر

با بال‌های سوخته‌ات بی‌گمان هنوز

جسمت اسیر آتش و آوار و زخم‌هاست

روحت رها و مست سوی کهکشان هنوز

پرواز کن کـه حق تو بغض قفس نبود

پرواز کن کـه منتظر هست آسمان هنوز

شاعر: متن کوتاه شهدای اتش نشانی خانم نعیمـه امامـی

منبع: مشرق

♥ جذاب ترین مطالب امروز را اینجا ببینید. متن کوتاه شهدای اتش نشانی . متن کوتاه شهدای اتش نشانی ، متن کوتاه شهدای اتش نشانی




[شعری زیبا درباره شـهدا آتش نشان حادثه پلاسکو - حیـاط خلوت متن کوتاه شهدای اتش نشانی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 18 Jul 2018 13:05:00 +0000